گذرگاه

و تو اکنون در گذرگاه، سکنی گزیده ای. در خانه ی موقت و قناعت. و در جاده آخرت. ( از وصایای حضرت علی (ع) به امام حسن (ع) )

و تو اکنون در گذرگاه، سکنی گزیده ای. در خانه ی موقت و قناعت. و در جاده آخرت. ( از وصایای حضرت علی (ع) به امام حسن (ع) )

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرگ» ثبت شده است

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 

خدای متعال می فرماید: من بر وحدانیتم شهادت می دهم به اینکه جز من خدایی نیست، یکتای بی شریکم، و محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم بنده و فرستاده ی من است. بدانید که هر کس راضی به قضای من نباشد و بر بلای من صبر نکند و نعمتهایم را شکر و سپاس نگوید و بر عطای من قانع نگردد خدایی جز مرا برگزیند و از زیر آسمان من خارج شود. و هر کس صبح کند و محزون از دنیا باشد(1) مانند کسی است که صبح کرده و بر من غضبناک است. و هر کس که به خاطر مصیبتی که بر او وارد شده به نزد غیر من شکوه کند، همانا از من نزد او شکایت کرده. و هر کس به طمع مال بر ثروتمندی وارد شود و به خاطر غنا و ثروتش بر او تواضع کند، یک سوم دینش را بر باد داده، و هر کس بخاطر مرگِ کسی، به صورتش لطمه بزند، مثل کسی است که نیزه ای برداشته و با من به جنگ و ستیز برخاسته است. و هر کس چوبی بر سر قبر مرده ای بشکند مانند این است که کعبه ی مرا ویران کرده است(2)، و هر کس ابائی نداشته باشد که از چه راهی روزی به دست آورد و بخورد من نیز ابائی ندارم که او را از چه دری وارد آتش گردانم، و هر کس در حال تکمیل و رشد دادن دین خود نباشد و هر کس در کاستی و نقصان باشد مرگ برای او بهتر است، و هر کس به علم و دانشی که آموخته عمل کند من نیز بر عملش بیفزایم. 

 


1- یعنی برای دنیا و در طلب دنیا غصه بخورد. 
2- به این معنا که نشانه ی قبر را خراب کند، چون در زمانهای گذشته بجای سنگ از چوب برای علامت گذاری استفاده می کردند. و از میان بردن یا شکستن علامت قبر به معنای بی احترامی به مردگان بوده است. 
منبع: کتاب چهل حدیث قدسی - محمد فربودی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۵۱

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

خداوند تبارک و تعالی فرماید: در عجبم از کسی که یقین به مرگ دارد، چگونه شادی می کند؟ و کسی که یقین به روز حساب دارد، چطور برای خود مال اندوزی می کند؟ و در شگفتم از کسی که یقین به عالم قبر و مصیبتهای آن دارد، چگونه می خندد؟ و آن کس که به زوال و نابودی دنیا یقین دارد، چگونه در کنارش آرام می گیرد؟ و تعجب می کنم از کسی که یقین به بقا و ابدیت آخرت و نعمتهای آن دارد، چگونه فارغ نشسته و می آرمد؟ و در شگفتم از آن کس که به زبان عالِم است امّا جاهل و نادان است. و در عجبم از کسی که خود را با آب پاک می کند، امّا قلب خود را پاکیزه نمی دارد. و در عجبم از بنده ای که خود را به عیب جویی از مردم مشغول نموده و از عیبهای خود غافل است. و تعجب می کنم از کسی که می داند خدای تعالی بر تمام اسرار او مطّلع است، چگونه او را معصیت می کند؟ و در حیرتم از کسی که می داند که تنها می میرد، تنها وارد قبر می شود، و تنها مورد حساب و بازخواست قرار خواهد گرفت، چگونه با مردم انس می گیرد [ و با خدای خویش انس نمی گیرد ]. و خدای تعالی گواهی می دهد که حقّاً جز من خدایی نیست و محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم بنده و فرستاده ی من است. 

منبع: کتاب چهل حدیث قدسی - محمد فربودی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۲ ، ۲۰:۴۰

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

گاهی وقتها خواندن دعای ابوحمزه ثمالی خالی از لطف نیست. مخصوصاً این بخشهای سراسر تأمل برانگیز دعا.

امیدارم مورد استفاده قرار گیرد. ما را هم از دعای خیرتان فراموش نفرمائید. 

 

اِرْحَمْ فی هذِهِ الدُّنْیا غُرْبَتی وَ عِنْدَ الْمَوْتِ کُرْبَتی وَ فِی الْقَبْرِ

رحم کن در این دنیا به غریبی ام و در هنگام مرگ به رنج و غم و غصّه ام و در قبر به

وَحْدَتی وَ فِی اللَّحْدِ وَحْشَتی وَ اِذا نُشِرْتُ لِلْحِسابِ بَینَ یدَیکَ ذُلَّ

تنهائیم و در لحد به وحشتم و وقتی نامه ی حساب عملم در پیشگاهت باز شود، به خواری

مَوْقِفی وَاغْفِرْ لی ما خَفِیَ عَلَی الاْدَمِیّینَ مِنْ عَمَلی وَ اَدِمْ لی ما بِهِ

و ذلّتم رحم کن و آنچه از عمل و کردارم بر انسانها پنهان است، ببخش و بیامرز و لطفی که به سبب آن گناهم را 

سَتَرْتَنی وَارْحَمْنی صَریعاً عَلَی الْفِراشِ تُقَلِّبُنی اَیدی اَحِبَّتی

پوشاندی، باقی بدار و رحم کن به من در هنگامی که بر بستر افتاده ام و دستهای دوستان مرا می گردانند

وَ تَفَضَّلْ عَلَیَّ مَمْدُوداً عَلَی الْمُغْتَسَلِ یُقَلِّبُنی صالِحُ جیرَتی وَ تَحَنَّنْ

و لطف کن بر من در حالی که در هنگام غسل، همسایگان صالح، مرا به راست و چپ حرکتم دهند و مهربانی کن

عَلَیَّ مَحْمُولاً قَدْ تَناوَلَ الْاَقْرِبآءُ اَطْرافَ جَِنازَتی وَ جُدْ عَلَیَّ مَنْقُولاً

بر من آن هنگام که دست خویشان اطراف جنازه‌ام را گرفته‌اند و حمل می کنند و بخشش کن بر من آن وقتی که 

قَدْ نَزَلْتُ بِکَ وَحیداً فی حُفْرَتی وَارْحَمْ فی ذلِکَ الْبَیتِ الْجَدیدِ

بر تو وارد می شوم تک و تنها در گودال قبرم و در آن خانه جدید به غربتم رحم کن

غُرْبَتی حَتّی لا اَسْتَاْنِسَ بِغَیرِکَ 

تا به غیر تو مأنوس نشوم 

منبع: کتاب مفاتیح الجنان - حاج شیخ عبّاس قمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۲ ، ۰۹:۰۰