گذرگاه

و تو اکنون در گذرگاه، سکنی گزیده ای. در خانه ی موقت و قناعت. و در جاده آخرت. ( از وصایای حضرت علی (ع) به امام حسن (ع) )

و تو اکنون در گذرگاه، سکنی گزیده ای. در خانه ی موقت و قناعت. و در جاده آخرت. ( از وصایای حضرت علی (ع) به امام حسن (ع) )

۲ مطلب با موضوع «نماز» ثبت شده است

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 

مقدمه 

تاریخ پرداختن به فلسفه و علل احکام به قرن دوم هجری، یعنی همزمان با انتقال حکومت اموی به عباسی و زمان امام صادق و امام رضا (ع) باز می گردد.

حکومت اسلامی در آن دوران از نظر جغرافیایی، گسترش یافت و فرهنگ و اندیشه اسلامی با فرهنگهایی رویارو شد که به لحاظ جغرافیایی، تحت حاکمیت و حکومت اسلامی قرار داشت. در آن دوره، یک نهضت علمی، فکری، فرهنگی بزرگ به راه افتاد و نحله ها و مذهبهایی در اصول و فروع دین پدید آمد.

همچنین شور و اشتیاق مسلمانان برای فهم و تحقیق در مسائل دینی، ظهور افکار انحرافی و افراد منحرف و زندیق، گرایش مسلمانان به ترجمه آثار دیگران، علاقه مأمون عباسی به بحثهای عقلی و حِکَمی، زمینه را برای پرسش از احکام شرعی و عقاید فراهم کرد؛ از اینرو امامان معصوم و شاگردان ایشان به نقد افکار انحرافی و دفاع از حقایق و معارف دینی پرداختند.

در این میان، سؤالهایی نیز از محضر مبارک ائمه اطهار (ع) در باب فلسفه احکام پرسیده شده است و ایشان به این پرسشها پاسخ داده اند.

شیخ صدوق؛ محدث بزرگ شیعی با تألیف «علل الشرایع» سعی کرده است که این روایات را جمع آوری کند و به بحث از علل و فلسفه احکام بپردازد.

روشن است از آنجا که خداوند متعال، حکیم و عالم مطلق است، همه احکام الهی نیز که از ناحیه او صادر شده اند، دارای مصلحت هستند و هیچ حکمی از احکام الهی، بدون حکمت نیست؛ چنان که هم در قرآن و هم در روایات به برخی از علل آنها اشاره شده است.

همان گونه که می دانید، علت تمام اعمال در منابع دینی نیامده است. در این موارد ما نمی توانیم حکمتهایی را برای آن اعمال بتراشیم؛ چرا که عقول انسانها به سبب نقصان ذاتی خود به هر درجه ای از مراتب علوم رسیده باشند، باز هم از درک و فهم همه علل و حکمت احکام عاجزند.

اسرار این احکام را فقط معصومان می دانند که مصداق اتمّ «راسخون فی العلم» هستند و علمشان از ناحیه خدا افاضه شده است؛ اما شاید بتوان گفت که عقل جزئی بشر با پیشرفت و توسعه علوم، به ویژه در این قرون اخیر می تواند به بخش بسیار کوچکی از برخی چراییها در احکام شرعی دست یابد و برخی از آنها را حدس بزند و استحسان کند. نوشتار حاضر هم با این هدف تألیف شده است. در نتیجه، پرداختن به فلسفه و علل احکام را نباید با علم زدگی مترادف دانست.

غرض از این نوشتار، این نیست که به دنبال علمی کردن دین و احکام شریعت باشیم و توجیهات علمی و تجربی برای آن فراهم کنیم؛ بلکه اعتقاد بر این است که گستره و قلمرو دین، دیانت احکام دینی و شریعت فراتر از هر نگاه سطحی بین است و عقل معاش و جزیی که مقوّم علوم تجربی جدید است، نه تنها صلاحیت، بلکه شأنیت اظهار نظر و ورود به احکام شریعت الهی را نداشته و ندارد. چنین عقلی، صرفاً محدود و منحصر به پدیده های حسی و تجربی است.

کسانی که می خواهند دین را به ساحت علم ببرند و به زعم باطل خویش به دنبال علمی کردن دین هستند، «عِرض خود می برند و زحمت ما می دارند.» نگارنده به هیچ وجه، همگام با چنین روشنفکرنماهایی نیست و این نوشته چنین غرضی را ندارد؛ بلکه صرفاً استحسانات و حدس و گمانهایی است که علم تجربی می تواند در حوزه برخی احکام دینی داشته باشد. و گاهی در مورد برخی افراد، خصوصاً جوانان، می تواند عامل و مشوّقی برای جذب بیش تر آنها به احکام الهی شود.

وضو

وضو، از جمله عبادات به شمار می رود و نیز شرط صحت نماز و بعضی امور دیگر است.

وضو در روایات، باعث صحت، طول عمر و نورانیت باطن معرفی شده است.

فلسفه وضو هم مثل سایر عبادات، بالاتر از فواید مادی و نتایج جسمانی است؛ بلکه فایده آن، معنوی و روحانی و برای قرب به مبدأ است. حدیث نبوی «اَلْوُضُوءُ نُورٌ وَ اَلْوُضُوءُ عَلَی الْوُضُؤءِ نُورٌ عَلَی نُور؛ وضو نور است و وضو [گرفتن] با [داشتن] وضو، نوری اضافه بر نوری دیگر است.» نیز اشاره به همین معنا دارد.

مراد از نور در فایده وضو، صفای قلب، حصول قرب و چراغی است که مؤمن را از ظلمات ماهیات و مادیات نجات می دهد و برای رسیدن به معنویات و ورود به ساحت قدس حضرت احدیت رهبری می کند.

وضو افزون بر فواید روحی، روانی، معنوی و حقیقی، حاوی فواید جسمانی، مادی، طبیعی و بهداشتی زیادی است. در ذیل به بعضی از حکمتها و فوائد مادی و معنوی وضو اشاره می شود: 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۰۹

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 

سجده عالیترین مراحل عبودیت و بندگی است.

سجده نشانه کمال خضوع در برابر خداوند است.

سجده علامت تسلیم و قطع تعلق کامل از غیر خداست.

سجده عزیزترین عضو بدن و مرکز خودخواهی و غرور را به خاک سائیدن است.

سجده بریدن از غیر خدا و ما و من و افتادن به خاک در برابر ربّ الاعلی است. 

لذا در فرهنگ اسلامی بر آن تاکید شده و در فلسفه طرد شیطان ترک سجود آمده که طغیان و تکبر آن لعین را در برابر حضرت حق متعال می رساند .

آری سجده رمز اصلی عبودیت و بندگی خداست. 


شیطان که رانده گشت بجز یک خطا نکرد 

خود را برای سجده آدم رضا نکرد 


حقیقت سجده، ترک خویشتن و پیشانی را بر آستانه معشوق حقیقی و محبوب واقعی به خاک گذاردن است. 
در سیره کریمه آل البیت (ع) بر این امر نورانی و این عبادت انسان ساز تأکید فراوان شده، تا جائیکه 

رسول اکرم (ص) فرموده اند: ما تقرب العبد الی الله بشئ افضل من سجود خفیٍ ، بنده با هیچ چیز دیگری به اندازه سجده نهائی با خداوند نزدیک نخواهد شد.

به عبارت دیگر برترین و بهترین وسیله تقرب بندگان خدا به او سجده های مخفیانه و دور از چشم دیگران است. 
شخصی خدمت رسول اکرم (ص) آمد و از آن حضرت خواست درباره او دعا کند تا خداوند او را از شفاعت آن بزرگوار بهره مند و در بهشت با او همراه سازد . آن حضرت فرمود : اعنّی بکثرة السجود ، تو با سجده کردن بسیار من را در این دعا کمک کن .

آری سجده بسیار تو موجب تقرب تو و برآورده شده حاجات تو خواهد شد و عامل تقرب تو و اینکه مشمول شفاعت و همراهی و رفاقت با پیامبر(ص) در بهشت میگردد. 
در روایت دیگر آمده که سجده های طولانی از سنت های اوّابین است. و 

امام صادق(ع) فرمودند: سجده و رکوع را طولانی کنید زیرا هر کس چنین کند ابلیس از پشت سر او فریاد کشد ای وای بر من خدا را اطاعت کردند و من عصیان ورزیدم و آنان سجده کردند و من سرباز زدم. 

چند روایت در مورد سجده: 

1- امیرالمؤمنین (ع) می فرماید : طول القنوت و السجود ینجی من عذاب النار 

قنوت و سجود طولانی موجب نجات و رهائی از آتش جهنم خواهد شد. 

2- عن امیر المؤمنین (ع) قال اذا سجد احدکم فلیبا شر بکفیه الارض تعل الله یصرف عند الغل یوم القیمه

 فرمود : چون شخصی از شما سجده کند دو دست خود را بر زمین فرش کند و بگستراند ، امید آنکه خدای تعالی روز قیامت بند و زنجیر را از او بر گرداند. 
3- قال امیرالمؤمنین (ع) تقرب الی الله بالسجود و الرکوع و الخشوع بعظمته و الخنوع

 فرمود : به وسیله سجده و رکوع و خشوع در برابر عظمت حق و ذلت در پیشگاه خدای تعالی تقرب بجوی. 

4- و قال (ع) السجود الجسمانی هو وضع عتائق الوجوه علی التراب

 امام علی (ع) فرمود سجده جسمانی و بدنی صورتهای شریف را بر خاک گذاردن است . این ظاهر سجده است اما حقیقت سجده را امام (ره) در جمله بعدی بیان می فرمایند. 

5- و قال (ع) و السجود النفسانی فراغ القلب من القانیات

 امیر المومنین (ع) فرمود سجده روحانی فراغت قلب از امور فانی دنیا و تعلقات غیر الهی است.

زیرا « ما عندکم ینفذو ما عندالله باق / آنچه نزد شماست فانی شونده است ». 

فراغت دل از غیر خدا و آزادی از تعلقات و وابستگیها سجده و روحانی و آزادی از اسارت ها و فراغت قلب از فانیات است. 

6- و قال (ع) لا یقرب من الله سبحانه الّا کثرة السجود و الرکوع 

امیرالمومنین (ع) فرمودند تنها کثرت سجده و رکوع موجب تقرب بنده بخدای سبحان می شود. 

 7- قَالَ (ع) أَطِیلُوا السُّجُودَ فَمَا مِنْ عَمَلٍ أَشَدَّ عَلَى إِبْلِیسَ مِنْ أَنْ یَرَى ابْنَ آدَمَ سَاجِداً لِأَنَّهُ أُمِرَ بِالسُّجُودِ فَعَصَى وَ هَذَا أُمِرَ بِالسُّجُودِ فَأَطَاعَ فِیمَا أُمِر 

امام علی (ع) فرمود سجده را طولانی کنید زیرا هیچ عملی سخت بر ابلیس از این نیست که ببیند فرزندان آدم در سجده اند چون او خود مأمور به سجده شد و عصیان کرد و فرزند آدم مأمور به سجده شد و اطاعت کرد و نجات یافت. 

8- السجود الجسمانی هو وضع عتائق الوجوه على التراب و استقبال الأرض بالراحتین و الکفین [و الرکبتین‏] و أطراف القدمین مع خشوع القلب و إخلاص النیة 

سجده بدنی آن است که انسان صورتهای شریف یا قسمتهای برجسته صورت (پیشانی ) بر خاک و دستها و انگشتهای پاها و زانوها با خشوع قلب و نیت خالص بر زمین گذاشته شود. 

9- امیرالمؤمنین علی (ع) در حالات پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که: 

 کان یوم بدر قاتلت شیئا من قتال ثم جئت إلى رسول الله ص أنظر ما صنع فإذا هو ساجد یقول یا حی یا قیوم ثم رجعت فقاتلت ثم جئت فإذا هو ساجد یقول ذلک ففتح الله علیه 

در روز جنگ بدر کار زار کردم و به خدمت رسول اکرم (ص) آمد حضرت را در حال سجده دیدم که می گفت یا حی یا قیوم سپس رفتم به کارزار پرداختم و برگشتم رسول خدا (ص) را دیدم که در حالت سجده می گفت یا حیّ یا قیوم 
خدای عزوجل فتح و پیروزی را به ایشان کرامت فرمود. 

آری سجده نزدیکترین حالات بنده به پروردگار است ( اقرب ما یکون العبد من ربه و هو ساجد ). 

پیامبر (ص) هرگز از خواب برنخاست الا اینکه در پیشگاه خدا به سجده می افتاد ( مَا اسْتَیْقَظَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ نَوْمٍ قَطُّ إِلَّا خَرَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَاجِداً ) 

باز نشر از: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله دری نجف آبادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۰۳