گذرگاه

و تو اکنون در گذرگاه، سکنی گزیده ای. در خانه ی موقت و قناعت. و در جاده آخرت. ( از وصایای حضرت علی (ع) به امام حسن (ع) )

و تو اکنون در گذرگاه، سکنی گزیده ای. در خانه ی موقت و قناعت. و در جاده آخرت. ( از وصایای حضرت علی (ع) به امام حسن (ع) )

۱۰ مطلب با موضوع «حدیث» ثبت شده است

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 

حدیث (1) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
خَیرُکُم خَیرُکُم لأَهلِهِ وَأَنَا خَیرُکُم لأَهلى ما أَکرَمَ النِّساءَ إلاّ کَریمٌ وَلا أَهانَهُنَّ إلاّ لَئیمٌ؛
بهترین شما کسى است که براى خانواده اش بهتر باشد، و من از همه شما براى خانواده ام بهترم، زنان را گرامى نمى دارد، مگر انسان بزرگوار و به آنان اهانت نمى کند مگر شخص پَست و بى مقدار.   نهج الفصاحه، ح 1520


حدیث (2) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

اَلرَّجُلُ راعٍ عَلى أَهلِ بَیتِهِ وَهُوَ مَسؤُولٌ عَنهُم وَالمَرأَةُ راعیَةٌ عَلى بَیتِ بَعلِها وَوُلدِهِ وَهِىَ مَسؤُولَةٌ عَنهُم... ؛
مرد، سرپرست خانواده است و درباره آنان از او سئوال مى شود و زن، سرپرست خانه شوهرش و فرزندان اوست و درباره آنان از وى سئوال مى شود.    صحیح بخارى، ج3، ص125


حدیث (3) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

خَیرُ الرِّجالِ مِن اُمَّتىَ الَّذینَ لایَتَطاوَلُونَ عَلى أَهلیهِم وَیَحِنُّونَ عَلَیهِم وَلا یَظلِمُونَهُم؛
بهترین مردان امّت من کسانى هستند که نسبت به خانواده خود خشن نباشند و اهانت نکنند و دلسوزشان باشند و به آنان ظلم نکنند.    مکارم الأخلاق، ص 216


حدیث (4) امام صادق علیه السلام :

مَن حَسُنَ بِرُّهُ بِأَهلِ بَیتِهِ مُدَّ لَهُ فى عُمُرِهِ؛
 هر کس به شایستگى در حقّ خانواده اش نیکى کند، عمرش طولانى مى شود.    کافى، ج2، ص105، ح11


حدیث (5) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
مَن أَدخَلَ عَلى أَهلِ بَیتِهِ سُرُورا خَلَقَ اللّه  مِن ذلِکَ السُّرُورِ خَلقا یَستَغفِرُ لَهُ إِلى یَومِ القیامَةِ؛
هر کس خانواده اش را شاد کند، خداوند از آن شادى موجودى مى آفریند که تا روز قیامت براى او آمرزش بخواهد.    کنزالعمال، ج16، ص379، ح44995


حدیث (6) امام صادق علیه‏السلام :

لایَزالُ المُؤمِنُ یُورِثُ أَهلَ بَیتِهِ العِلمَ وَ الدَبَ الصّالِحَ حَتّى یُدخِلَهُمُ الجَنَّةَ جَمیعا؛
مؤمن همواره خانواده خود را از دانش و ادب شایسته بهره مند مى سازد تا همه آنان را وارد بهشت کند.   مستدرک الوسایل، ج12، ص201، ح13881


حدیث (7) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

إذا أرادَ اللّه  بِأهلِ بَیتٍ خَیرا فَقَّهَهُم فِى الدّینِ وَوَقَّرَ صَغیرُهُم کَبیرَهُم وَرَزَقَهُمُ الرِّفقَ فى مَعیشَتِهِم وَالقَصدَ فى نَفَقاتِهِم وَبَصَّرَهُم عُیُوبَهُم فَیَتُوبُوا مِنها؛
 هرگاه خداوند براى خانواده اى خیر بخواهد آنان را در دین دانا مى کند، کوچک ترها بزرگ ترهایشان را احترام مى نمایند، مدارا در زندگى و میانه روى در خرج روزیشان مى نماید و به عیوبشان آگاهشان مى سازد تا آنها را برطرف کنند. نهج الفصاحه، ح 147

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۳ ، ۱۶:۱۵

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 


همه ما در دوران تحصیل، حداقل یک بار انشایی با موضوع (علم بهتراست یا ثروت)، نوشته‌ایم. گذشته از اینکه هر یک از ما، کدامیک(علم یا ثروت) را بهتر دانسته و برای اثبات دلایل خود در چند خط انشایی می‌نوشتیم، آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که این سوال کی و چگونه مطرح شد؟ و کامل‌ترین پاسخها برای این سوال از آن کیست؟
علم بهتر است یا ثروت؟
روایت است که:
حضرت علی (علیه السلام) داخل مسجد بودند و جمعیت زیادی دور آن حضرت حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:
ـ یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟ 

حضرت علی(علیه السلام) در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث پیامبران است و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.

مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد.
در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همانطور که ایستاده بود پرسید:
ـ اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟
امام علی(علیه السلام)در پاسخ آن مرد گفت:بپرس!
مرد پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ 

علی (علیه السلام)فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی. 

نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.
در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد،و امام در پاسخش فرمود:
علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است،ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
ـ یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ 

حضرت‌علی(علیه السلام) در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود. 

نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد. 

حضرت‌ علی(علیه السلام) در پاسخ به او فرمودند:
علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند. 

با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به صحبت کرد:
ـ یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ 

امام علی(علیه السلام) نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. 

مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ امروز چه خبر است! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی(علیه السلام) و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد. در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی(علیه السلام) وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
ـ یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ 

امام(علیه السلام) دستش را به علامت سکوت بالا برد و فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد. 

مرد آرام از جا برخاست و کنار دوستانش نشست؛ آنگاه آهسته رو به دوستانش کرد و گفت: بیهوده نبود که پیامبر فرمود: من شهر علم هستم و علی(علیه السلام) هم درِ آن! هرچه از او بپرسیم، جوابی در آستین دارد، بهتر است تا بیش از این مضحکه مردم نشده‌ایم، به دیگران بگوییم، نیایند! مردی که کنار دستش نشسته بود، گفت: از کجا معلوم! شاید این چندتای باقیمانده را نتواند پاسخ دهد، آن‌وقت در میان مردم رسوا می‌شود و ما به مقصود خود می‌رسیم! مردی که آن طرف‌تر نشسته بود، گفت: اگر پاسخ دهد چه؟ حتماً آن‌وقت این ما هستیم که رسوای مردم شده‌ایم! مرد با همان آرامش قلبی گفت: دوستان چه شده است، به این زودی جا زدید! مگر قرارمان یادتان رفته؟ ما باید خلاف گفته‌های پیامبر را به مردم ثابت کنیم.
در همین لحظه هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید، که 

امام(علیه السلام)در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.

سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام علی(علیه السلام) شگفت‌زده شده بودند که…
نهمین نفر وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:
ـ یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ 

امام(علیه السلام) در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود. 

نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد.
او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
ـ یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی (علیه السلام)مردم به خود آمدند: 

علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضعند. 

فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌فرمود: 

اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم...  

منبع: کشکول بحرانی، ج۱، ص۲۷ ، به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السّلام) ، ص۱۴۲ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۳ ، ۲۱:۰۵

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 

امام صادق علیه السّلام فرمود: آیه ی: 
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ (آیه 8 سوره آل عمران)
پروردگارا، دل‏هاى ما را پس از آن که هدایتمان کردى ملغزان، و ما را از نزد خویش رحمتى بخشاى که همانا تو بخشایشگرى
را زیاد بخوانید تا از راه حق منحرف نشوید. 
تفسیرصافی، ج1 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۳ ، ۱۲:۳۳

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 

ای فرزند آدم! هر کس از شما قناعت ورزد و به اندکِ دنیا راضی و خشنود گردد، بر خدای عزّوجلّ اعتماد کرده است. 

ای فرزند آدم! هر کس حسادت را ترک کند خود را راحت نموده و هر کس از حرام اجتناب و پرهیز نماید دین خود را برای خدا خالص کرده، و هر کس غیبت را ترک نماید محبتش در دلهای مردم جای گیرد و هر کس از مردم کناره گیرد از شرارتهای آنان در امان شود، و هر کس کم سخن گوید عقلش کامل گردد و هر کس به روزی اندکی که خدا برایش مقرر داشته بسنده کند، خدای تعالی نیز عمل اندک و قلیل او را بپذیرد. 

ای فرزند آدم! عمرت را در طلب دنیا به باد فنا سپردی، پس کی بدنبال آخرت خواهی رفت؟ 
منبع: کتاب چهل حدیث قدسی - محمد فربودی 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۵۵

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 

امام صادق علیه السلام: 

اِنَّ لِاَهْلِ الْجَنَّةِ اَرْبَعَ عَلاماتٍ: وَجْهٌ مُنْبَسِطٌ وَ لِسانٌ لَطیفٌ وَ قَلْبٌ رَحیمٌ وَ یَدٌ مُعْطیَةٌ؛

بهشتیها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده. 

مجموعه ورام، ج 2، ص 91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۳ ، ۰۱:۴۴

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 

در حدیث قدسی آمده است: 

«الصَّوْمُ لی وَ أَنَا أَجْزی بِهِ؛ روزه برای من است، و من خود پاداش آن را می‌دهم»؛[1] 

یعنی خداوند متعال ثواب آن را بدون واسطه می‌دهد، علاوه بر ثواب‌هایی که در کتاب و سنت ذکر شده است: 

«فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّآ أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ؛ پس هیچ‌کس نمی‌داند که چه چشم‌روشنی‌هایی برای آنان مخفی شده است».[2]

در محضر بهجت، ج١، ص٢٢

 


[1]. من لایحضره‌الفقیه، ج‌٢، ص٧۵؛ تهذیب، ج۴، ص١۵٢؛ وسائل‌الشیعة، ج١٠، ص۴٠٠؛ بحارالانوار، ج٩٣، ص٢۵۵.

[2]. سجده: ١٧. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۹:۰۵

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: إِنَّ حُبَّ عَلِیٍّ سَیِّدُ الْأَعْمَالِ

دوستی علی (علیه السّلام) بهترین عمل و سرور همه ی اعمال است. 

بحارالأنوار ج 40 ص 46 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۲۸

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 

سجده عالیترین مراحل عبودیت و بندگی است.

سجده نشانه کمال خضوع در برابر خداوند است.

سجده علامت تسلیم و قطع تعلق کامل از غیر خداست.

سجده عزیزترین عضو بدن و مرکز خودخواهی و غرور را به خاک سائیدن است.

سجده بریدن از غیر خدا و ما و من و افتادن به خاک در برابر ربّ الاعلی است. 

لذا در فرهنگ اسلامی بر آن تاکید شده و در فلسفه طرد شیطان ترک سجود آمده که طغیان و تکبر آن لعین را در برابر حضرت حق متعال می رساند .

آری سجده رمز اصلی عبودیت و بندگی خداست. 


شیطان که رانده گشت بجز یک خطا نکرد 

خود را برای سجده آدم رضا نکرد 


حقیقت سجده، ترک خویشتن و پیشانی را بر آستانه معشوق حقیقی و محبوب واقعی به خاک گذاردن است. 
در سیره کریمه آل البیت (ع) بر این امر نورانی و این عبادت انسان ساز تأکید فراوان شده، تا جائیکه 

رسول اکرم (ص) فرموده اند: ما تقرب العبد الی الله بشئ افضل من سجود خفیٍ ، بنده با هیچ چیز دیگری به اندازه سجده نهائی با خداوند نزدیک نخواهد شد.

به عبارت دیگر برترین و بهترین وسیله تقرب بندگان خدا به او سجده های مخفیانه و دور از چشم دیگران است. 
شخصی خدمت رسول اکرم (ص) آمد و از آن حضرت خواست درباره او دعا کند تا خداوند او را از شفاعت آن بزرگوار بهره مند و در بهشت با او همراه سازد . آن حضرت فرمود : اعنّی بکثرة السجود ، تو با سجده کردن بسیار من را در این دعا کمک کن .

آری سجده بسیار تو موجب تقرب تو و برآورده شده حاجات تو خواهد شد و عامل تقرب تو و اینکه مشمول شفاعت و همراهی و رفاقت با پیامبر(ص) در بهشت میگردد. 
در روایت دیگر آمده که سجده های طولانی از سنت های اوّابین است. و 

امام صادق(ع) فرمودند: سجده و رکوع را طولانی کنید زیرا هر کس چنین کند ابلیس از پشت سر او فریاد کشد ای وای بر من خدا را اطاعت کردند و من عصیان ورزیدم و آنان سجده کردند و من سرباز زدم. 

چند روایت در مورد سجده: 

1- امیرالمؤمنین (ع) می فرماید : طول القنوت و السجود ینجی من عذاب النار 

قنوت و سجود طولانی موجب نجات و رهائی از آتش جهنم خواهد شد. 

2- عن امیر المؤمنین (ع) قال اذا سجد احدکم فلیبا شر بکفیه الارض تعل الله یصرف عند الغل یوم القیمه

 فرمود : چون شخصی از شما سجده کند دو دست خود را بر زمین فرش کند و بگستراند ، امید آنکه خدای تعالی روز قیامت بند و زنجیر را از او بر گرداند. 
3- قال امیرالمؤمنین (ع) تقرب الی الله بالسجود و الرکوع و الخشوع بعظمته و الخنوع

 فرمود : به وسیله سجده و رکوع و خشوع در برابر عظمت حق و ذلت در پیشگاه خدای تعالی تقرب بجوی. 

4- و قال (ع) السجود الجسمانی هو وضع عتائق الوجوه علی التراب

 امام علی (ع) فرمود سجده جسمانی و بدنی صورتهای شریف را بر خاک گذاردن است . این ظاهر سجده است اما حقیقت سجده را امام (ره) در جمله بعدی بیان می فرمایند. 

5- و قال (ع) و السجود النفسانی فراغ القلب من القانیات

 امیر المومنین (ع) فرمود سجده روحانی فراغت قلب از امور فانی دنیا و تعلقات غیر الهی است.

زیرا « ما عندکم ینفذو ما عندالله باق / آنچه نزد شماست فانی شونده است ». 

فراغت دل از غیر خدا و آزادی از تعلقات و وابستگیها سجده و روحانی و آزادی از اسارت ها و فراغت قلب از فانیات است. 

6- و قال (ع) لا یقرب من الله سبحانه الّا کثرة السجود و الرکوع 

امیرالمومنین (ع) فرمودند تنها کثرت سجده و رکوع موجب تقرب بنده بخدای سبحان می شود. 

 7- قَالَ (ع) أَطِیلُوا السُّجُودَ فَمَا مِنْ عَمَلٍ أَشَدَّ عَلَى إِبْلِیسَ مِنْ أَنْ یَرَى ابْنَ آدَمَ سَاجِداً لِأَنَّهُ أُمِرَ بِالسُّجُودِ فَعَصَى وَ هَذَا أُمِرَ بِالسُّجُودِ فَأَطَاعَ فِیمَا أُمِر 

امام علی (ع) فرمود سجده را طولانی کنید زیرا هیچ عملی سخت بر ابلیس از این نیست که ببیند فرزندان آدم در سجده اند چون او خود مأمور به سجده شد و عصیان کرد و فرزند آدم مأمور به سجده شد و اطاعت کرد و نجات یافت. 

8- السجود الجسمانی هو وضع عتائق الوجوه على التراب و استقبال الأرض بالراحتین و الکفین [و الرکبتین‏] و أطراف القدمین مع خشوع القلب و إخلاص النیة 

سجده بدنی آن است که انسان صورتهای شریف یا قسمتهای برجسته صورت (پیشانی ) بر خاک و دستها و انگشتهای پاها و زانوها با خشوع قلب و نیت خالص بر زمین گذاشته شود. 

9- امیرالمؤمنین علی (ع) در حالات پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که: 

 کان یوم بدر قاتلت شیئا من قتال ثم جئت إلى رسول الله ص أنظر ما صنع فإذا هو ساجد یقول یا حی یا قیوم ثم رجعت فقاتلت ثم جئت فإذا هو ساجد یقول ذلک ففتح الله علیه 

در روز جنگ بدر کار زار کردم و به خدمت رسول اکرم (ص) آمد حضرت را در حال سجده دیدم که می گفت یا حی یا قیوم سپس رفتم به کارزار پرداختم و برگشتم رسول خدا (ص) را دیدم که در حالت سجده می گفت یا حیّ یا قیوم 
خدای عزوجل فتح و پیروزی را به ایشان کرامت فرمود. 

آری سجده نزدیکترین حالات بنده به پروردگار است ( اقرب ما یکون العبد من ربه و هو ساجد ). 

پیامبر (ص) هرگز از خواب برنخاست الا اینکه در پیشگاه خدا به سجده می افتاد ( مَا اسْتَیْقَظَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ نَوْمٍ قَطُّ إِلَّا خَرَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَاجِداً ) 

باز نشر از: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله دری نجف آبادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۰۳

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 

خدای متعال می فرماید: من بر وحدانیتم شهادت می دهم به اینکه جز من خدایی نیست، یکتای بی شریکم، و محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم بنده و فرستاده ی من است. بدانید که هر کس راضی به قضای من نباشد و بر بلای من صبر نکند و نعمتهایم را شکر و سپاس نگوید و بر عطای من قانع نگردد خدایی جز مرا برگزیند و از زیر آسمان من خارج شود. و هر کس صبح کند و محزون از دنیا باشد(1) مانند کسی است که صبح کرده و بر من غضبناک است. و هر کس که به خاطر مصیبتی که بر او وارد شده به نزد غیر من شکوه کند، همانا از من نزد او شکایت کرده. و هر کس به طمع مال بر ثروتمندی وارد شود و به خاطر غنا و ثروتش بر او تواضع کند، یک سوم دینش را بر باد داده، و هر کس بخاطر مرگِ کسی، به صورتش لطمه بزند، مثل کسی است که نیزه ای برداشته و با من به جنگ و ستیز برخاسته است. و هر کس چوبی بر سر قبر مرده ای بشکند مانند این است که کعبه ی مرا ویران کرده است(2)، و هر کس ابائی نداشته باشد که از چه راهی روزی به دست آورد و بخورد من نیز ابائی ندارم که او را از چه دری وارد آتش گردانم، و هر کس در حال تکمیل و رشد دادن دین خود نباشد و هر کس در کاستی و نقصان باشد مرگ برای او بهتر است، و هر کس به علم و دانشی که آموخته عمل کند من نیز بر عملش بیفزایم. 

 


1- یعنی برای دنیا و در طلب دنیا غصه بخورد. 
2- به این معنا که نشانه ی قبر را خراب کند، چون در زمانهای گذشته بجای سنگ از چوب برای علامت گذاری استفاده می کردند. و از میان بردن یا شکستن علامت قبر به معنای بی احترامی به مردگان بوده است. 
منبع: کتاب چهل حدیث قدسی - محمد فربودی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۵۱

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

خداوند تبارک و تعالی فرماید: در عجبم از کسی که یقین به مرگ دارد، چگونه شادی می کند؟ و کسی که یقین به روز حساب دارد، چطور برای خود مال اندوزی می کند؟ و در شگفتم از کسی که یقین به عالم قبر و مصیبتهای آن دارد، چگونه می خندد؟ و آن کس که به زوال و نابودی دنیا یقین دارد، چگونه در کنارش آرام می گیرد؟ و تعجب می کنم از کسی که یقین به بقا و ابدیت آخرت و نعمتهای آن دارد، چگونه فارغ نشسته و می آرمد؟ و در شگفتم از آن کس که به زبان عالِم است امّا جاهل و نادان است. و در عجبم از کسی که خود را با آب پاک می کند، امّا قلب خود را پاکیزه نمی دارد. و در عجبم از بنده ای که خود را به عیب جویی از مردم مشغول نموده و از عیبهای خود غافل است. و تعجب می کنم از کسی که می داند خدای تعالی بر تمام اسرار او مطّلع است، چگونه او را معصیت می کند؟ و در حیرتم از کسی که می داند که تنها می میرد، تنها وارد قبر می شود، و تنها مورد حساب و بازخواست قرار خواهد گرفت، چگونه با مردم انس می گیرد [ و با خدای خویش انس نمی گیرد ]. و خدای تعالی گواهی می دهد که حقّاً جز من خدایی نیست و محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم بنده و فرستاده ی من است. 

منبع: کتاب چهل حدیث قدسی - محمد فربودی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۲ ، ۲۰:۴۰